چگونه میتوانیم به یک مترجم حرفه ای تبدیل شویم ؟

shape
shape
shape
shape
shape
shape
shape
shape
مترجم حرفه ای

چگونه میتوانیم به یک مترجم حرفه ای تبدیل شویم ؟

مقدمه

هر فردی که بیش از یک زبان می­داند این توانایی را دارد که یک واژه یا یک جمله را از زبان مبدأ با استفاده از یک واژه یا جمله معادل در زبان مقصد توضیح دهد. این در واقع آغاز ترجمه است. اما فقط آغاز است، زیرا چنین ترجمه­ای به خودی خود شخص را یک مترجم ماهر نمی­کند. علاوه بر دانش زبان مبدأ و مقصد یک مترجم باید استعداد ترجمه هم داشته باشد که بعضی افراد از این موهبت برخوردارند. به زبان دیگر، ترجمه مانند راندن دوچرخه یک مهارت اکتسابی نیست، بلکه انجام ترجمه کمابیش همانند نواختن ویولون یک قریحه ذاتی است که بعضی از افراد این قریحه را دارا بوده و بعضی دیگر فاقد آن هستند. همین­طور، استعداد ترجمه الزاما نشانگر بهره هوشی بالاتر یا پایین­تر نیست و همچنین نشانگر این نیست که فرد به لحاظ زبانی با استعداد است. ترجمه یک مهارت ذاتی است که فرد را قادر می­سازد که یک متن را سریع و دقیق از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کند. در صورتی که شما این استعداد را دارید اقتضا می­کند که آن را پرورش دهید و از آن استفاده کنید زیرا هرگز مترجمین خوب به وفور وجود ندارند و تقریبا بدیهی است که مترجمین خوب می­توانند فرصت های مناسب­تری برای کار و فعالیت پیدا نمایند.


ضروریات یک مترجم حرفه ­ای            

اولین لازمه یک مترجم حرفه­ای، داشتن دانش کامل از زبان­های مبدأ و مقصد می­باشد. بنابراین، نمی­توان فردی را که بطور کامل با دو زبان مبدأ و مقصد آشنا نباشد یا به اندازه گویشوران هر دو زبان به واژگان تسلط نداشته باشد یک مترجم توانا معرفی کرد، هر چند چنین فردی واجد تحصیلات دانشگاهی باشد.

دومین لازمه یک مترجم موفق، آشنایی کامل با فرهنگ مبدأ و مقصد است. زبان پدیده­ای زنده و پویاست و نمیتواند جدا از فرهنگی باشد که در آن تکلم یا نوشته می­شود. زبان نه تنها برای نامیدن اسامی اشیا و انواع گوناگون فعالیت­ها، بلکه ایجاد ارتباط در احساسات، دیدگاه­ها، عقاید و چیزهای دیگر به کار گرفته می­شود. از این­رو، برای آشنایی کامل با یک زبان، فرد باید با فرهنگی که زبان در آن استفاده می­شود آشنا باشد. به عبارت دیگر، باید با گویشوران آن زبان و رسوم، رفتارها، عقاید و کلیه چیزهایی که فرهنگ را تشکیل می­دهد آشنا باشد.

سوم اینکه مترجم باید پا به پای رشد و تغییرات در زبان پیش برود و در زمینه ظرایف زبانی و نو واژگان به­روز باشد. این بدین دلیل است که زبان­ها دائما در حال تحول هستند و هر سال معانی واژه­ها تغییر می­کند، به طوری که یک عبارت توهین­آمیز ممکن است تحسین­آمیز شود و یا یک واژه خنثی می­تواند سرشار از بار معنایی گردد. به عنوان مثال، حدود سه دهه پیش واژه انگلیسی “Gay” صرفا به معنی شاد و بشاش بود، ولی در دنیای امروز برای تعریف و شناسایی گروه خاصی از اجتماع به کار می­رود. همین طور، مدت­ها پیش مردم دنیا در مورد “دلار قدرتمند” صحبت می­کردند، در حالی که اکنون با مسافرت به خارج می­توان فهمید که لزوما دلار پول رایج و مورد ترجیح افراد نیست.

چهارم اینکه باید بین زبان­هایی که فرد از آن­ها و یا به آن­ها ترجمه می­کند تفاوت وجود داشته باشد. به طور کلی، فرد از یک زبان دیگر به زبان مادری خود ترجمه می­کند، به این دلیل که به زبان مادری آشناست و این در حالی است که حتی سالها مطالعه و تجربه لزوماً فرد را قادر به آشنایی کامل با یک زبان اکتسابی نمی­سازد. استثناهای این قانون معمولاً افرادی هستند که در بیش از یک فرهنگ زندگی کرده­اند و به­طور معمول به بیش از یک زبان صحبت کرده­اند. چنین افرادی ممکن است قادر به ترجمه دوسویه باشند. همچنین عده­ای محدود از افراد مستعد و بانبوغ با برخورداری از موهبت تبحر در یک زبان دیگر می­توانند دوسویه ترجمه کنند که البته تعداد آن­ها بسیار محدود می­باشد. با ذکر این موارد باید این حقیقت را پذیرفت که در حالی­که توانایی یک مترجم ماهر در نوشتن و تکلم زبان مقصد (زبان مادری) ممکن است بدون نقص بنظر برسد، فرد مذکور نمی­تواند لزوما قادر به نوشتن یا تکلم عالی در زبان مبدا یعنی زبانی که از آن ترجمه می­کند باشد. بنابراین ذکر این نکته ضروری است که ممکن است یک شخص کاملا قادر به نوشتن و خواندن در سطح عالی در زبانی که از آن ترجمه می­کند نباشد، در حالی که از یک مترجم خوب این انتظار می­رود که یک نویسنده و گویشور خوب در زبان مادری خود باشد.

پنجم اینکه یک مترجم حرفه­ای باید قادر به ترجمه در بیش از یک رشته علمی باشد. در بسیاری از موارد، از بیشتر مترجمین حرفه­ای خواسته می­شود تا در رشته­های متعددی ترجمه کنند و بنابراین برای یک مترجم حرفه­ای غیرمعمول نیست که در طول سال متون بسیاری از رشته­های علمی را در زمینه­هایی از قبیل موضوعات سیاسی، اقتصادی، حقوق، پزشکی، ارتباطات و غیره برگردان نماید. پر واضح است که در چنین شرایطی یافتن مترجمی که اقتصاددان، وکیل، پزشک و مهندس و یا به عبارتی مجموع همه این­ها باشد بسیار مشکل بلکه محال خواهد بود.

یک مترجم حرفه­ای باید قادر به کسب دانش کافی و فراگیری گنجینه لغات مرتبط با آن باشد تا بتواند به انجام ترجمه های کاملا دقیق و صحیح در زمینه های گوناگون تخصصی و فنی بپردازد.

با این حال، شخص مترجم باید یک حس کنجکاوی ذاتی نسبت به بسیاری از زمینه­های مختلف دانش بشری و نیز علاقه به افزایش گنجینه واژگان خود در انواع مختلف رشته­های مرتبط و غیر مرتبط داشته باشد.

ششم، بسته به روش موردنظر یعنی نوشتن، تکلم یا املا، مترجم برجسته باید بداهت و توانایی نوشتن و تکلم را داشته باشد. به سخن دیگر، توانایی بیان شفاهی و نوشتاری را واجد باشد و مانند یک گزارشگر بتواند نظرات را در زمان مناسب و به زبانی قابل فهم انتقال دهد. در واقع، ترجمه گونه­ای از نوشتن و صحبت کردن است و مترجم به تعبیری یک نویسنده و سخنران به شمار می­رود.

هفتم، یک مترجم حرفه­ای باید در خود عادت انجام ترجمه با سرعت خوب را پرورش دهد. برای این کار دو دلیل وجود دارد: اول اینکه بیشتر مشتریان برای محول کردن یک کار ترجمه تا آخرین دقیقه صبر کنند و در نتیجه با معمول­ترین سوال در این حرفه به مترجم یا مرکز ترجمه روی می­آورند که “چقدر سریع این کار برای من آماده می­شود؟” یک مترجم حرفه­ای باید آماده باشد که یک چنین کار طولانی را در یک بازه زمانی کوتاه بپذیرد، زیرا در غیر این­صورت از چنین مشتری خاص و یا بسیاری از مشتریان دیگر کاری دریافت نخواهد کرد. دوم اینکه دستمزد ترجمه به صورت کلمه­ای پرداخت می­­شود و هرچه شخص در یک ساعت کلمات بیشتری ترجمه کند درآمد بیشتری خواهد داشت. از این رو، مترجمین با ظرفیت انجام کار بالاتر و سریع­تر در این میان موفق­تر خواهند بود.

هشتم، یک مترجم باید مهارت­های پژوهشی را در خود رشد دهد و قادر به دسترسی به آن دسته از منابع مرجع باشد که برای انجام ترجمه با کیفیت بالا ضروری هستند. بدون چنین منابعی امید نمی­رود که حتی بهترین مترجمین بتوانند به شمار زیادی از موضوعات رشته­های مرتبط بپردازند. مترجمین متعهد آن­هایی هستند که همیشه در جستجوی منابع مرجع جدید هستند و در طول زمان یک بانک اطلاعاتی مورد استفاده در کار خود ایجاد می­کنند.

نهم، در دنیای کنونی مترجم نمی­تواند با سخت­افزار، نرم­افزار، فاکس، مودم، شبکه بین­المللی اطلاعات یا اینترنت و آخرین پیشرفت­های رسانه­ای در این زمینه بیگانه باشد، زیرا امروزه ترجمه کاملا به ابزارهای الکترونیکی وابسته شده است و دوره دست­نویسی، ماشین تحریر و دیگر وسایل ارتباطی “ماقبل تاریخ” گذشته است. به عبارت دیگر، هرچقدر شخص بیشتر درگیر ترجمه شود، بیشتر درگیر آخرین پیشرفت­های فناوری می­گردد.

دهم، مترجمی که آرزو دارد بر یک اساس نسبتا با ثبات و منظم به کار ترجمه بپردازد باید با دقت این حقیقت را در نظر بگیرد که در حالی که برخی از زبان­های خاص دنیا دارای بالاترین تقاضا هستند برخی دیگر از زبان­ها چنین شرایطی را ندارند. برای مثال، در شهرهایی چون واشنگتن و لس­آنجلس تقاضای بالایی برای زبان­های ژاپنی، آلمانی، اسپانیایی، چینی، فرانسوی، عربی، روسی و ایتالیایی وجود دارد اما تقریبا تقاضا برای زبان های فارسی، بلغاری، چک و آفریقایی زیاد نیست. از آن­جایی که زبان فارسی به عنوان زبان مادری و مسلط اکثر مترجمین کشور ما در میان گروه دوم جای می­گیرد توصیه می­شود که مترجمین و ترجمه­آموزان حتی­الامکان تبحر زبانی در یکی از زبان­های گروه اول کسب نمایند. همین­طور، این نکته را بطور جدی در نظر بگیرند که آیا زبان خاص آن­ها تقاضای کافی جهت سرمایه­گذاری عظیم و صرف زمان و تلاش را دارد. به عبارت دیگر، شخص مترجم باید همواره شرایط را سنجیده و مشاهده نماید که زبان خاص او چه توانایی بالقوه­ای در یک ناحیه جغرافیایی مورد نظر دارد.

 

در واقع، ده نکته اشاره شده تحت عنوان ضروریات حرفه­ای مترجم مهم­ترین معیارهای پیشبرد حرفه ترجمه به شمار می­روند. البته واضح است که ملاحظات و نظریات دیگری هم ممکن است وجود داشته باشند که به اندازه موارد فوق مهم نیستند. نکته­ای که نباید فراموش کرد این است که چنانچه مترجم یا ترجمه­آموز از عهده ده معیار اشاره شده برآید باید همواره در جهت رعایت دقیق و کامل آن­ها بکوشد و از آن موارد در ترجمه عملی متون مختلف و نیز مقاصد حرفه­ای شخصی خود به نحو احسن استفاده نماید.


عادات خوب و بد ترجمه

مترجم برجسته ممکن است در خود برخی عادات بد یا خوب را پرورش دهد. برخی از عادات بد ترجمه به شرح ذیل می­باشند:

یکی از عادات بد ترجمه بدور بودن مترجم از زبان مبدا برای یک دوره زمانی معین است، زیرا با توجه به پویایی رشته­های علمی و نیز مقوله­های زبانی در صورت دور شدن از زبان مبدا دانش پیشین شخص در این زمینه­ها دیگر قابل اعتماد و کافی نمی­باشد.

یک عادت بد دیگر استفاده از راه­های میانبر و غیرمجاز هنگام ترجمه است. چندین نوع میانبر در ترجمه وجود دارد که معمول­ترین نوع آن­ها، قصور در جستجو و پیدا نمودن معنای واژه ای است که شخص به طور قطعی نسبت به چگونگی برگردان آن مطمئن نیست. بدین ترتیب، چنانچه شخص- حتی بعد از بررسی همه معانی موجود- نسبت به معنای یک واژه مطمئن نگردد لازم است در قسمت یادداشت یک مترجم مفهوم آنرا بگنجاند و یا اینکه از طرق دیگر ذکر کند که مشکلی در ترجمه آن لغت خاص وجود داشته است، زیرا در غیر این صورت، مطلب نهایی ممکن است گمراه­کننده و غلط­برانگیز باشد.

یک نوع میانبر غیر مجاز دیگر در ترجمه، خلاصه کردن یک پاراگراف به جای ترجمه کامل آن است. چنین چیزی به عنوان خلاصه ترجمه یک پاراگراف با یک سند محسوب می­شود. باید دانست اگر درخواست برای خلاصه مطلب باشد این دقیقا چیزی است که مترجم می­باید فراهم کند. در حالی که در این حرفه، ترجمه درخواستی اغلب به صورت کلمه به کلمه یعنی برگردان کامل و تام متن مبدا مورد نظر می­باشد. زمانی که ترجمه کلمه به کلمه سفارش شود هر نوع نقصان در تحویل کامل ترجمه نوعی میانبر غیر مجاز به شمار می­رود. متاسفانه، گاهی اوقات برخی از مترجمین این نکته را مورد بی­توجهی قرار می­دهند، مخصوصا زمانی که کار بیشتری نسبت به آن­چه در زمان ضرب­الاجل تعهد داده­اند می­پذیرند و در نتیجه تصمیم به خلاصه سازی متن تا پیش از سررسید زمان ضرب­الاجل می­گیرند.

در نهایت­، بدترین عادت برای مترجم آن است که گمان نماید که در برهه­ای چنان نسبت به زبان­های مبدا و مقصد اشراف و احاطه دارد که کار وی نیاز به هیچ­­گونه بازبینی و اصلاح ندارد. به عبارت دیگر، بازماندن از بهبود و پیشبرد بیشتر مهارت­های زبانی و احساس غرور کاذب و بی­نیازی نسبت به تکمیل دانسته­های خود میتواند زمینه را برای واماندگی حرفه­ای مترجم رقم بزند.

 

آنچه تا به حال اشاره شد در زمینه عادات بد ترجمه بود. از طرف دیگر، نباید در این میان عادات خوب ترجمه مورد غفلت واقع شوند. مهم­ترین عادت ترجمه خوب، در وهله اول، اجتناب از عادات بد ترجمه است (یعنی همانطوری که به قول لقمان حکیم باید “ادب را از بی­ادبان آموخت”)، اما روش­های دیگری نیز برای پرورش عادات خوب ترجمه وجود دارد.

یک راه عالی مطالعه پیشینه حرفه­ای در همان زمینه علمی است که مترجم در آن به انجام ترجمه می­پردازد. برای مثال، مطالعه مجلات تخصصی علمی می­تواند به اشخاص در یادگیری سبک­های به کار رفته در متون علمی کمک کرده و در ترجمه کارآمد موضوعات علمی و فنی مؤثر باشد. همین­طور،  اشخاصی که به ترجمه اسناد تجاری روی می­آورند باید مجلات مربوط به تجارت و بازرگانی از قبیل وال استریت ژورنال را مطالعه نمایند. البته باید دانست که برای ترجمه مقالات علمی لازم نیست که شخص مترجم دانشمند باشد، همان­گونه که برای ترجمه متون تجاری داشتن مدرک دانشگاهی در اقتصاد و بازرگانی ضروری نمی­باشد، اما پر واضح است که داشتن دانش و درک عمومی در چنین موضوعاتی، زمینه را به نحو بارزی برای ترجمه دقیق متون مربوطه فراهم می­سازد.

این مطلب هم به شما پیشنهاد میشود: اصول و روش ترجمه: Principles and Methodology of Translation:i

یک روش دیگر، انجام ترجمه نه بخاطر منافع مادی، بلکه به خاطر کسب تجربه و لذت شخصی می­باشد. مترجم خبره و کارآموزده، گاهی اوقات صرفا برای بهبود مهارت­ها و پیشبرد تخصص خود به ترجمه می­پردازد و به دلیل احساس تعهد و مسئولیت فردی نسبت به یک زمینه خاص و مورد علاقه چشم­داشت چندانی به درآمد مادی آن ندارد. به عنوان مثال، ممکن است شخص مترجم به دلایل مختلفی چون چالش­برانگیز بودن یا مشکل­ساز بودن و در یک کلام به دلیل کسب رضایت و لذت شخصی به ترجمه شعر و نظم روی آورد.

یک عادت خوب دیگر، استفاده مستمر از فرهنگ ­لغت­ها می­باشد. هر چند ممکن است بعضی مواقع پیدا کردن فرهنگ لغتهای خوب به سادگی میسر نباشد، مترجم می­تواند با شناسایی فرهنگ­های مناسب و مخاطبین مورد نظر، آن­ها را از کتابفروشی­ها و ناشرین مربوط فراهم نماید.

در نهایت، یکی از عادات خوب ترجمه گردآوری لیست لغات و ایجاد یک کتابخانه مرجع می­باشد. این امر بدین دلیل است که در اکثر موارد، تمامی لغات و اصطلاحات مورد نیاز مترجم در فرهنگ لغات آورده نشده­اند و این فرهنگ­ها تمامی اطلاعات مربوط به منابع تخصصی را ندارند.

نباید فراموش کرد که در هر زمینه علمی پیشینه و کتاب­شناسی حرفه­ای و نیز تسهیلاتی برای مترجمین توسط  سازمان­های مربوطه در آن زمینه وجود دارد. علاوه بر آن، در سال­های اخیر، آگاهی روبه فزونی نسبت به اصطلاح شناسی حرفه­ای وجود داشته است و با پیشرفت پیوسته و روزافزون فناوری رایانه­ای، پایگاه­های اطلاعاتی در حال رشد و گسترش بوده­اند که در نهایت امر ترجمه را پیش از پیش تسهیل نموده­اند. در مجموع، می­توان گفت که منابع مرجع خوب در ترجمه متون تخصصی نقش طلایی ایفا می­نمایند و مترجم مجرب و کارآزموده می­تواند با گذر زمان کتابخانه­ای گسترده از منابع و مراجع را تدارک ببیند که در پاسخگویی به نیاز­های انواع ترجمه بسیار ضروری و حیاتی خواهد بود.

 

سخن آخر

بسیاری از ترجمه­ آموزان ممکن است با این سؤال مهم مواجه شده شوند که چگونه یک فرد می­تواند یک مترجم خبره، کارآزموده و جامع­الاطراف گردد؟ پاسخ به این سؤال می­تواند در کلمه تجربه جمع شود. در حقیقت کلید ترجمه موفق، تمرین و ممارست پیوسته و مستمر است. از طرف دیگر، از آنجایی که دانش انسان روز به روز رشد می­کند و زبان نیز همگام با این تغییرات در حال رشد و پویایی است مترجم خبره باید به طور پیوسته همگام با دانش و زبان پیش برود. در این میان، بدترین چیزی که می­تواند برای یک مترجم اتفاق بیفتد این است که برای مدتی طولانی- مثلا یک یا دو سال- به زبان مبدا دسترسی نداشته باشد، زیرا در چنین شرایطی، مترجمی که در طول خواب زمستانی از قافله پیشرفت عقب مانده ممکن است به خود بیاید و متوجه شود که کلمات بدیع، مفاهیم نو و شیوه­های جدید استفاده از آن کلمات و کاربرد آن­ مفاهیم به وجود آمده­اند و دانش پیشین شخص در این زمینه­ها دیگر قابل اعتماد و کافی نمی­باشد. بنا بر آنچه اشاره شد می­توان به این نتیجه گیری رسید که ترجمه تعهدی است که شخص مترجم نه برای یک دوره زمانی محدود بلکه برای دوره­ای طولانی بر عهده می­گیرد. همین­طور، باید فرض شود که ترجمه­آموز کنجکاو و علاقه­مند فعلی و مترجم خبره و کارآزموده آتی شخصی است که همواره عاشق کلمات، عبارات و اصطلاحات مناسب زمانی است. به عبارت دقیق­تر، وی عاشق به چالش طلبیدن عبارات و اصطلاحات در بافت و مضمون مربوط و مناسب و به­کارگیری و استفاده مؤثر، کارآمد و دقیق آن­ها در ترجمه خویش می­باشد. در این­صورت، چنین فردی مترجم موقتی و گذرا نخواهد بود بلکه ترجمه را به صورت روندی جاودان و حرفه­ای مادام­العمر ادامه خواهد داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

هفت روز , هفت داستان واقعی 
 هدیه ویژه برای شما  لیسنینگ با داستانهای واقعی
برای دریافت هدیه موبایل خودت رو وارد کن
دریافت هدیه لیسنینگ
close-link